آخرین تغییرات احتمالی در اینکوترمز ۲۰۲۰ در حوزه حمل و نقل اعلام شد
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی لجستیک و زنجیره تامین، اتاق بازرگانی بین المللی (ICC) در حال تهیه پیشنویسی برای اینکوترمز (اصطلاحات تجارت بین المللی) جدید در سال ۲۰۲۰ است، همانطور که این اصطلاحات را از سال ۱۹۳۰ منتشر کرده است. در دهه های اخیر، همزمان با سال اول هر دهه در سالهای ۱۹۹۰، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ در قوانین اینکوترمز تجدید نظر شده است. نسخه اصلاح شده در سال ۲۰۱۰ آخرین نسخه بوده و اکنون مورد استفاده قرار گرفته است.تهیه پیشنویس اصطلاحات اینکوترمز ۲۰۲۰ بر عهده کمیتهای از متخصصان است که برای نخستین بار نمایندگانی از چین و استرالیا نیز در آن حضور دارند، هرچند اکثر اعضای این کمیته اروپایی هستند. این کمیته جلساتی منظم برای بحث در مورد موارد متعددی که از سوی ۱۵۰ عضو اتاق بازرگانی بینالمللی (اکثرا اتاقهای بازرگانی) مطرح میشود، برگزار میکند.
انتظار این است که اینکوترمز جدید در فصل آخر سال ۲۰۱۹، همزمان با صد سالگی اتاق بازرگانی بینالمللی تهیه شده و از اول ژانویه سال ۲۰۲۰ اجرایی شود.برخی از موارد جدید و تغییراتی که میتواند برای گنجاندن در نسخه جدید اینکوترمز ۲۰۲۰ مورد ارزیابی قرار گیرد، به شرح زیر است:
حذف اصطلاح FAS
FAS یا "تحویل کالا در کنار کشتی" اصطلاحی است که بسیار کم از آن استفاده میشود و در واقع هیچ تفاوتی با اصطلاح FCA ( تحویل کالا به حملکننده) در حالتی که هنگام تحویل کالا در بندر مبدأ در کشور صادرکننده انجام میشود، ندارد. با استفاده از اصطلاح FCA هم صادرکننده میتواند کالای خود را همانند FAS در بارانداز تحویل دهد، چراکه بارانداز نیز بخشی از ترمینال دریایی است. از سوی دیگر اگر از FAS استفاده شود و تاخیری در ورود کشتی وجود داشته باشد، کالا برای خریدار در بارانداز برای چندین روز نگهداری میشود، اما در حالت عکس، اگر کشتی زودتر از موعد مقرر وارد بندر شود، کالا برای حمل با کشتی آماده نخواهد بود. در واقع، FAS تنها برای صادرات برخی کالاها ( مواد معدنی و غلات) به کار میرود و در این مورد، کمیته تهیه پیشنویس در حال ارزیابی ایجاد یک اینکوترم خاص برای اینگونه محصولات است.تقسیم FCA به دو اینکوترم
FCA پرکاربردترین اینکوترم است (حدود ۴۰ درصد از عملیات تجارت بینالمللی با استفاده از این اینکوترم انجام میشود)، چرا که بسیار تطبیقپذیر است و اجازه تحویل کالاها در مکانهای مختلف (مانند مکان فروشنده، ترمینال حملونقل زمینی، فرودگاه و ...) را میدهد که در بیشتر مواقع، در کشور فروشنده قرار دارند. کمیته در حال بررسی احتمال ایجاد دو اینکوترم برای FCA است؛ یکی برای تحویل زمینی و دیگری برای تحویل دریایی.دو اینکوترم مبنی بر DDP
مانند FCA، DDP (تحویل در مقصد با پرداخت عوارض گمرکی) نیز باعث به وجود آمدن برخی مشکلات میشود، به این خاطر که عوارض گمرکی در کشور وارد کننده بدون توجه به محل تحویل کالا، توسط فروشنده-صادرکننده پرداخت میشود. به این دلیل، کمیته تهیه پیشنویس در حال تهیه دو اینکوترم مبنی بر DDP است: (تحویل در ترمینال با پرداخت عوارض گمرکی): هنگامی که کالاها به یک ترمینال (مانند بندر، فرودگاه، مرکز حملونقل و غیره) در کشور خریدار تحویل داده میشود و فروشنده پرداخت عوارض گمرکی را بر عهده میگیرد. (تحویل در محل با پرداخت عوارض گمرکی): هنگامی که کالاها در هر مکان یه غیر از ترمینال حملونقل (به عنوان مثال مکان خریدار) تحویل داده شده و فروشنده پرداخت عوارض گمرکی را بر عهده میگیرد.FOB و CIF برای حمل دریایی کانتینر
تغییری در نسخه ۲۰۱۰ اینکوترمز اعلام شده بود که بر اساس آن وقتی کالا در کانتینر حمل نمیشود، نباید از اصطلاحات FOB و CIF استفاده شود، اما همتایان آنها یعنی FCA و CIP توسط بخش بزرگی از بنگاههای صادرات و واردات و همچنین عوامل درگیر در تجارت جهانی (فورواردرها، اپراتورهای لجستیک، بانکها و غیره) استفاده نمیشود. این به آن خاطر است که FOB و CIF دو اینکوترم بسیار قدیمی هستند ( FOB در انتهای قرن هجدهم در انگلستان استفاده میشده است)، و اتاق بازرگانی بینالمللی تلاش کافی برای ایجاد این تغییر نکرده است. تغییری که بسیار مهم است، چراکه ۸۰ درصد از تجارت جهانی در کانتینر انجام میشود. در نسخه ۲۰۲۰ اینکوترمز، ممکن است از اصطلاحات FOB و CIF مجددا برای حمل و نقل دریایی کانتینر استفاده شود، همانطور که در نسخه ۲۰۰۰ و نسخه های پیشین اینکوترمز این امکان وجود داشت.خلق اینکوترم جدید: CNI
اینکوترم جدید CNI (هزینه و بیمه) نامیده خواهد شد و شکاف میان FCA و CFR/CIF را پر خواهد کرد. این اصطلاح بر خلاف FCA که هزینه بیمه را به حساب فروشنده-صادرکننده میگذارد و در تضاد با CFR/CIF که حمل را شامل نمیشود، خواهد بود. مانند دیگر اینکوترمها در رده C، این اینکوترم جدید یک اینکوترم ورودی خواهد بود. به عبارت دیگر ریسک حملونقل در بندر مبدأ از فروشنده به خریدار منتقل خواهد شد.مفهوم مدیریت زنجیره تامین و لجستیک:
-
لجستیک ریشهای یونانی دارد و در موارد نظامی برای جابجایی جنگافزار ، مهمات و جیره غذایی در مواقع حرکت از مکان اصلی به سمت خط مقدم استفاده میشود. در زبان یونانی ، رومی و امپراطوری رم شرقی، نظامیانی وجود داشتند با نام LOGISTIKAS که وظیفه مسائل مالی و تقسیم مایحتاج بر عهده آنان بوده است.
در دیکشنری آکسفورد لجستیک به این صورت تعریف شده: قسمتی از علوم نظامی که وظیفه تهیه و تحویل آماد و جابجایی مواد و افراد و تجهیزات را دارد و در دیکشنری دیگری به این صورت تعریف شده است : مدت زمانی که برای مهیا کردن منابع مورد نیاز است. لجستیک به صورت عمومی شاخهای از علوم مهندسی است که سیستمهای انسانی بجای سیستمهای ماشینی ایجاد میکند.
لجستیک به کلیه فعالیت های هماهنگی اطلاق می شود که جهت بررسی، تحقیق، مطالعه و برآورد نیازها و احتیاجات اولیه در زمینه وسایل و تجهیزات، ماشینها و ابزارآلات ، تاسیسات و قطعات از هر نوع و کلیه امور مربوط به تهیه، تولید، بیمه، نگهداری، انبارداری، توزیع، حمل و نقل، تنظیم و تهیه روش انجام کار، طراحی سیستم و دستور العمل و نظارت بر موارد فوق انجام می گیرد.
گسترههای مدیریت لجستیک عبارت هستند از:
لجستیک داخل مرزهای یک کشور
لجستیک داخلی
لجستیک خارج از مرزهای کشور
نگاهی به وضعیت کشورمان در حوزه لجستیک و حملونقل برای تجارت خارجی، این مسئله را آشکار میکند که اصولاً برخی مولفههای مهم و حیاتی مرتبط با این موضوع در کشور تقریباً غایب هستند. پایانههای حملونقل ترکیبی برای انتقال کالا بین شبکههای جادهای، ریلی، دریایی و هوایی که بتوانند دو یا بیشتر این شبکهها را به یکدیگر متصل کنند تقریباً وجود ندارند. از طرف دیگر هنوز هیچ هاب لجستیکی در کشور توسعه نیافته است.
هابهای لجستیکی بسته به نوع و سطح جغرافیایی ارائه خدمات در انواع مختلف طبقهبندی میشوند که البته حتماً باید پایانه حملونقل ترکیبی را به عنوان بخشی از ساختار خود داشته باشند. در این رابطه بنادر خشک، مراکز لجستیکی بینالمللی و شهر لجستیک مهمترین هابهای لجستیکی با قابلیت ارائه خدمات در سطح بینالمللی هستند. تلاش برای ایجاد اولین بندر خشک کشور در ایستگاه آپرین در نزدیکی تهران دهههاست که به نتیجه نرسیده و علیرغم تامین برخی زیرساختها موانع جدی در راهاندازی آن وجود دارد.
ایجاد سایر هابهای لجستیکی اگر چه در برنامه پنجم توسعه مد نظر قرار گرفت اما اقدام جدی برای تحقق آن صورت نگرفت. لازمه بکارگیری پایانههای ترکیبی و هابهای لجستیکی، وجود خدمات حملونقل چندوجهی و خدمات لجستیک طرف سوم است. ضوابط فعالیت این نوع کسبوکارها و ارائه خدمات مرتبط در کشور ما وجود نداشته و در نتیجه این خدمات در کشور هنوز رسماً تعریف نشدهاند.-
محرکها و آمیخته های لجستیک عبارتند از :
تسهیلات: موجودی، حمل و نقل، اطلاعات و SKU ( یکسان سازی و واحدسازی مجموعه کالاها، بسته بندی ها، انبارها و هر فعالیتی که یکپارچه سازی را تسهیل نماید.) یا روش های تجمیع و تفکیک بارها و محمولات consolidation معمولا از شاخص های کلیدی عملکرد استفاده می کنیم تا طراحی شبکه دقیقتر، کاراتر و پاسخگوتر باشد ( نیاز به تکنولوژی فناوری اطلاعات در لجستیک یک امر بدیهی است.)
طراحی شبکه: روشی استکه طی آن شرکتها خود و دیگر شرکت های همکار را برای دستیابی به بهترین شبکه لجستیکی سازماندهی، ساماندهی می نمایند.
اطلاعات: اطلاعاتی که برای هماهنگ سازی عملیات لجستیکی مورد نیاز است.
ترابری: جابجایی فیزیکی کالا
حمل و نقل: جابجایی کالا و انتقال مالکیت
مدیریت موجودی: تنظیم حداقل میزان موجودی و نحوه باز پرسازی موجودی ها
انبارداری، جابجایی مواد و بسته بندی: انبارش، جابجایی، مدیریت فیزیکی کالا
نسل های مختلف لجستیک و شرکت های لجستیکی:
-
این نسل از ارایهدهندگان خدمات لجستیکی (PL1) همان شرکت یا شخص حقیقی است که نیاز دارد بار، کالا، محصول یا وسیله خود را از نقطهای به نقطهای دیگر حمل کند و خودش این کار را انجام میدهد. عبارت «ارایهدهندگان خدمات لجستیکی طرف اول» هم به ارسالکننده بار و هم به دریافتکننده بار اطلاق میشود.
یک (PL1) ممکن است یک سازنده، تاجر، واردکننده، صادرکننده، عمدهفروش، خردهفروش یا توزیعکنندهای در حوزه تجارت بینالملل باشد. (PL1) همچنین ممکن است مؤسساتی همچون یک دستگاه دولتی یا یک شخص حقیقی یا خانوادهای باشد که از یک مکان به مکانی دیگر جابجا میشود.در یک کلام، هرکسی که کالایی را از مبدا آن به مکانی جدید جابجا کند به عنوان یک «ارایهدهنده خدمات لجستیکی طرف اول» محسوب میشود.
-
این نسل از ارایهدهندگان خدمات لجستیکی(PL2)، متصدیان حملونقلی هستند که دارای داراییهای سرمایهای (همچون کامیون، فضای انبار و مانند این ها) بوده و بهطور واقعی همه ملزومات انجام حملونقل را دارا هستند. خطوط حملونقل دریایی که کشتیهایی را تحت مالکیت یا در اجاره خود دارند، شرکتهای خطوط هوایی که هواپیماهایی را تحت مالکیت یا در اجاره خود دارند و شرکتهای حملونقل زمینی بار که کامیونهایی را تحت مالکیت یا در اجاره خود دارند نمونههای بارزی از (PL2)ها میباشند.
-
ارایهدهندگان خدمات لجستیکی طرف سوم، شرکتهایی هستند که خدمات لجستیکی برونسپاری شده را در قالب قراردادهایی مشخص (معمولا بلندمدت) برای شرکتها انجام میدهند. شرکتهای (PL3) معمولا قسمتی یا گاهی وقتها کل کارکردهای مدیریت زنجیره تامین شرکتهای طرف قرارداد خود را برعهده میگیرند.به عبارتی، شرکتهای خدمات لجستیک طرف سوم یا به اختصار (PL3)ها به شرکتهایی گفته میشود که سازمانهای تولیدی یا خدماتی، بخشی یا کل امور لجستیکی خود را به آنها برونسپاری میکنند.
این شرکتها معمولا در حوزههای حملونقل و انبارداری متخصص هستند و قادرند خدمات خود را با انواع مختلف و متنوعی از محصولات منطبق سازند.براساس تعریفی دیگر، (PL3)ها کسبوکارهایی تجاری هستند که در زمینه اجرای عملیات لجستیکی مجزا و یا وظایف پیچیده لجستیکی (موجودی انبار شده، حملونقل، مدیریت سفارشات، توزیع فیزیکی و غیره) سرویس ارائه میدهند.شرکتهای لجستیکی بزرگی همچون DHL, Wincanton, CEVA & NYK Logistics و تمام شرکت هایی که در سری موضوعات “معرفی شرکت های لجستیکی” مطرح شد، از نوع نسل سوم ارایهدهندگان خدمات لجستیکی محسوب میشوند.
شرکت پایگان نیز با ارائه خدمات انبارداری، بسته بندی و ارسال بسته به کسب و کارها و بخصوص برای فروشگاههای اینترنتی در سراسر کشور، جزو شرکت های لجستیکی طرف سوم است.
-
این نسل از ارایهدهندگان خدمات لجستیکی (PL4) بهصورت یک تشکیلات مستقل است که اساس آن نه بر پایه داراییهای سرمایهای خدمات لجستیکی (مثل وسایل حملونقل و نگهداری) بلکه از نوع یکپارچهکنندگی است که منابع، قابلیتها و فناوریهای سازمان خود را با سایر شرکتها و سازمانها (شامل تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و حتی شرکتهای (PL4) یکپارچه کرده و از این طریق، راهحلهای مدیریت زنجیره تامین جامع را برای مشتریانش طراحی، ایجاد و اجرا میکند.
راهحلهای جابجایی بار شرکت KAP نمونه شناخته شدهای از ارایهدهندگان خدمات لجستیکی طرف چهارم است که با دسترسی که به شرکتهای حملونقل ملی و بینالمللی دارد از طریق ارایه خدمات مشاورهای و سازماندهی مجدد خدمات لجستیکی و تدارک مناسب باعث کاهش هزینههای لجستیکی مشتریان خود میشود. شرکت KAP بیشتر تاکید خود را بر شکلدهی محصولات، بازمهندسی فرایندهای بستهبندی و مونتاژ، همچنین باز سازماندهی فرایند توزیع گذاشته است و از این طریق غالبا باعث بهبودهای قابلتوجهی بدون نیاز به استفاده از فناوریهای پیچیده و زیاد برای مشتریان خود میشود.
-
ارایهدهندگان خدمات لجستیکی طرف پنجم، تقاضاهای مختلف (PL3)ها و اعضای مختلف زنجیره تامین را در یک ظرفیت حجیم تجمیع و یکجا میکند تا از این طریق آنها بتوانند با مذاکرات دوجانبه امکان توافق روی نرخهای مطلوبتری با شرکتهای حملونقل (زمینی، دریایی، هوایی) داشته باشند. این نسل از ارایهدهندگان خدمات لجستیکی همچون نسل قبل (چهارم) بر پایه داراییهای سرمایهای نبوده بلکه تلاش میکنند تا خدمات خود را در یک بستر الکترونیکی ارایه دهند. ویژگی کلیدی (PL5)ها تلاش آنها برای ایجاد همکاری مشارکتی بین اعضای یک زنجیره تامین با شرکتهای لجستیکی بهمنظور حداکثر بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود با ایمنترین و کمهزینهترین راهحل ممکن میباشد.
شکلدهی عمدهفروشان مجازی برای یک سیستم توزیع، یکی از فعالیتهایی است که توسط (PL5)ها میتواند ارایه شود. این خدمت بهخصوص برای بنگاههای کوچک و متوسط (SMEها) فضایی را فراهم میکند تا بتوانند علاوه بر فروش محصولات خود به عمدهفروشان واقعی داخلی، از طریق عرضه محصولات خود توسط این عمدهفروشان مجازی در بازارهای صادراتی و بینالمللی نیز حضور داشته باشند.کارکرد اصلی (PL5)ها بیشتر برای زنجیرههای تامین بینالمللی بوده و باعث کمرنگ شدن نقش مرزهای کشورها در مراودات و تجارت جهانی میشوند.
تعاریف و اصطلاحات حمل ونقل
کارگو(cargo) به محصول یا کالایی اطلاق می شود که قرار است توسط حاملی به صورت حمل هوایی، حمل زمینی و یا حمل دریایی حمل شود.تمامی مواد، کالاها، مصالح،مال التجاره که به صورت حمل هوایی، دریایی و یا زمینی حمل می شود و دارای بارنامه هوایی،دریایی و زمینی است و یا دارای هرگونه رسید حملی از شرکت حمل کننده است اعم از چهارپایان، لوازم شخصی مسافران،اجزا و قطعات لوازم خودرو و …،نامه و حتی چمدان های همراه مسافر در کابین که توسط هواپیما حمل میشود را کارگو می نامند.
بارگیر (Truck Body): بارگیر قسمت ثابت یا غیرثابت از وسیلهی نقلیه باری است که کالا داخل یا روی آن قرار میگیرد.
کفی (Flat Semi Trailer): بارگیر غیرثابتی است دارای کف پوشیده و بدون دیواره اطاق بار که عموماً برای حمل آهنآلات، رول، کالاهای بستهبندی شده و در برخی موارد کانتینر استفاده میشود.
بارنامه (Bill of Lading): برگ بهاداری است کاشف حقوق مالکیت که مشخصات بار، وسیله نقلیه، راننده و … در آن نوشته میشود. طرح آن توسط سازمان راهداری و حمل ونقل جادهای تهیه و از طریق امور اقتصادی و دارایی چاپ و بهمنظور حمل و نقل کالا در اختیار شرکتها و مؤسسات حمل و نقل بار قرار میگیرد.
پایانه حمل بار (Goods Terminal): پایانه حمل بار محلی است بهمنظور ساماندهی امور حمل و نقل کالا و ارائه خدمات مورد نیاز رانندگان وسیله نقلیه عمومی باری و دارای کلیه تأسیسات و امکانات برای ارائه خدمات وابسته به حمل و نقل کالا از قبیل سالن اعلان بار، مؤسسات و شرکتهای حمل ونقل کالا و سایر خدمات لازم و تعیین نرخ خدمات حمل و تعیین مقصد با مشارکت راننده، شرکت یا مؤسسه و صاحب کالا میباشد.
بارنامه حمل بینالمللی با کامیون: اینگونه بارنامهها که تابع کنواسیون حمل و نقل (CMR) صادر میشود راهنامه بینالمللی (CMR) نامیده میشود. در بارنامه CMR (گیرنده، محل تحویل کالا، محل و تاریخ بارگیری، حمل کننده، فرستنده، مشخصات کالا و شماره ترانزیت کامیون و نام راننده و مشخصات کالا شامل وزن، تعداد، نوع کالا، تعداد بستهها، نوع بستهبندی و علامت و شمارهها) قید میشود. CMR میبایست به مهر ورود و خروج کشور مقصد ممهور گردد.
حملکننده (CARRIER): شخصی حقیقی یا حقوقی است که حمل و نقل کالا یا تصدی یا مسئولیت تدارک وسائط نقلیه را عهدهدار است.
تشریفات گمرکی (CUSTOMS FORMALITIES): کلیه عملیاتی است که باید توسط شخص ذینفع و گمرک بهمنظور رعایت مقررات قانونی و آئیننامههایی که گمرک مسئول اجرای آنها میباشد، در ارتباط با نظارت بر اشخاص در مرزهای گمرکی و ترخیص بار مسافر، کالا و وسایط نقلیه در ورود و صدور ترانزیت انجام شود.
فهرست کل محموله (CARGO MANIFEST): فهرستی است از کالا، شامل محموله (بار) حمل شده در یک وسیله یا واحد نقلیه. این فهرست شامل مشخصات تجاری کالا نظیر: شماره حمل، فرستنده، گیرنده، علائم و شمارهها، تعداد و نوع بستهها، شرح و مقدار کالا میباشد و میتوان آنرا بجای اظهارنامه محموله بکار برد.
ظرفیت کل ناوگان (Total Capacity of Fleet): حداکثر وزن مجاز کامیون با داشتن محموله میباشد. (ناخالص حمل)
ظرفیت حمل ناوگان (Tonnage Capacity of Fleet): حداکثر وزن مجاز بارگیری بدون در نظر گرفتن وزن کامیون میباشد. (خالص حمل)
کابوتاژ: عبارت است از حمل کالا از یک بندر کشور به بندر کشور دیگر و همچنین از یک گمرک به گمرک دیگر که از راه کشور همجوار صورت گیرد و برای کابوتاژ تشریفات گمرکی لازم است و دو نوع اظهارنامه گمرکی هنگام خروج کالا از بندر یا مرز و دیگری هنگام ورود به گمرک یا مرز دیگر تنظیم میشود.
ملکی راننده (Owner Drive): این عبارت به این معناست که مالکیت وسیله نقلیه صد درصد، بر طبق سند رسمی مربوط به راننده وسیله باشد.
ملکی شخص دیگر (Non Owner Drive): عبارت است از حالتی که مالکیت وسیله نقلیه بر طبق سند رسمی صد درصد متعلق به شخصیت حقیقی و حقوقی غیر از راننده باشد.
ناوگان حمل ونقل عمومی جاده های بار(Road Goods Public Transport Fleet): به ناوگان حمل و نقل عمومی گفته میشود که فعالیت آنها صرفاً حمل و نقل بار از طریق جاده است و ظرفیت بارپذیری آن بیش از دو تن است.
اینکوترمز
اینکوترمز یک کلمه مرکب است که از ترکیب سه کلمه انگلیسی (International Commercial Terms) به معنی اصطلاحات بینالمللی بازرگانی تشکیل شدهاست و به صورت گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد. این اصطلاحات برای تفکیک هزینهها و مسئولیت ها بین فروشنده و خریدار استفاده میشود. اینکوترمز به مسائل مرتبط با حمل کالا از فروشنده به خریدار پاسخ میدهد. مسائلی شامل حمل کالاها، ترخیص کالاها، واردات و صادرات کالاها، اینکه چه کسی مسئول پرداخت میباشد و اینکه ریسک جابجایی و انتقال کالا در مراحل مختلف حمل بر عهده چه کسی میباشد.
اینکوترمز ۲۰۱۰ نسخه ی هشتم و نهایی از اینکوترمزها می باشد، که در ۱۱ قانون تعریف شده و بر مبنای طریقه حمل به دو دسته کلی تقسیم بندی می شوند.
گروه اول؛ این گروه شامل اینکوترم هایی می باشند که تمامی طرق حمل را در بر می گیرند و متشکل از ۷ قانون می باشد.(EXW ,FCA ,CPT ,DAT )
گروه دوم؛ این گروه شامل اینکوترم هایی می باشد که شامل راه های آبی دریایی و داخلی (درون کشوری) هستند.(FAS ,FOB ,CFR ,CIF)
نقاط بحرانی محلی است که آیتم مورد بررسی(هزینه ها و خطرات) تا آن نقطه بر عهده فروشنده است.
EXW (تحویل در محل تعیین شده فروشنده ): در این روش فروشنده، کالا را در محل تولید و یا انبار کالا قبل از بارگیری (Unloaded) به خریدار تحویل می دهد و کلیه مسئولیت ها و هزینه ها، اعم از بارگیری، حمل و نقل، بیمه، گمرک و ریسک خرابی کالا بر عهده خریدار است.
DAT (تحویل در پایانه کشور مقصد): این اصطلاح بدین معنی است که فروشنده تمام هزینه های حمل ونقل (هزینه صادرات، حمل، تخلیه از حامل اصلی در بندر مقصد و هزینه های بندر مقصد) و فرض قبول تمامی ریسک ها تا پایانه مقصد را عهده دار می شود. پایانه می تواند بندر، فرودگاه، و مکان تبادل کالا تلقی گردد. ضمن اینکه حقوق ورودی، مالیات و هزینه های گمرکی برعهده خریدار می باشد.
DAP (تحویل در نقطه ای معین در کشور مقصد): این اصطلاح می تواند برای تمامی حالات حمل و نقل استفاده شود، و یا در فرآیندی که در آن بیش از یک حالت حمل ونقل وجود داشته باشد. فروشنده مسئول هماهنگی حمل و تحویل کالا، آماده سازی جهت انجام تخلیه بار از وسیله نقلیه، در محل مورد توافق می باشد. در این روش پرداخت مالیات و پوشش بیمه بر عهده فروشنده نمی باشد.
DDP (تحویل در مقصد با پرداخت حقوق و عوارض گمرکی): فروشنده مسئول تحویل کالا در محل قید شده در کشور خریدار است، و پرداخت تمامی هزینه های انتقال کالا به مقصد از جمله حقوق ورودی و مالیات بر عهده وی می باشد. این ترم حداکثر تعهدات در فروشنده وحداقل تعهدات در خریدار را در بر می گیرد.
CPT (کرایه حمل پرداخت شده): این قاعده که نوعی حمل مرکب می باشد، بر این مفهوم دلالت می کند که فروشنده کالا را تهیه، حمل داخلی و ترخیص صادراتی نموده، هزینه های ترخیص صادراتی را خود پرداخت می کند. بعلاوه حمل کننده کالا تا مقصد نهائی را انتخاب، قرارداد حمل را منعقد و کرایه را تا محل مشخص در قرارداد بعنوان مقصد نهائی پرداخت می نماید. ریسک و مسئولیت فروشنده زمانی که کالا را تحویل اولین حمل کننده می دهد خاتمه می یابد. همچنین پرداخت هزینه بیمه و عقد قرارداد بازرسی با خریدار است.
FCA (تحویل به حمل کننده در محل مورد توافق): به معنای این است که فروشنده کالا را پس از ترخیص صادراتی در محل مقرر به حمل کننده تعیین شده از سوی خریدار تحویل می دهد. با توجه به اینکه محل تحویل کشور خریدار باشد، بارگیری با خریدار است و نقطه ریسک فرایند می باشد. هزینه حمل و بیمه با خریدار است، همچنین معمولاً و (نه الزاماً) عقد قرارداد حمل و بیمه به عهده خریدار می باشد.
FAS(تحویل در کنار شناور)
محل خاتمه ریسک فروشنده کنار کشتی در بندر مبدا حمل است. مسئولیت عقد و پرداخت هزینه حمل، بیمه و بازرسی به عهده خریدار است.
FOB(تحویل روی شناور)
فوب یا FOB زمانی اتفاق می افتد که فروشنده وقتی کالا را از روی نرده کشتی در بندر مبدأ عبور داد ریسک خود را خاتمه داده است. هزینه حمل و همچنین عقد قرارداد حمل از بندر تحویل، بیمه و بازرسی به عهده خریدار می باشد.
CIF (هزینه، کرایه و بیمه حمل)
در این روش کالا وقتی از روی نرده کشتی بارگیری می شود، مسئولیت فروشنده خاتمه می یابد. ضمن اینکه هزینه حمل و بیمه و عقد قرارداد آن ها با فروشنده می باشد.
CFR(هزینه و کرایه حمل)
همان C&F سابق است ولی مخصوص حمل دریایی. کالا وقتی از روی نرده کشتی عبور می کند (بارگیری می شود) مسئولیت فروشنده خاتمه می یابد. پرداخت هزینه بیمه و عقد قرارداد آن با خریدار، و همچنین پرداخت هزینه حمل و عقد قرارداد آن با فروشنده می باشد.ارز بیمه نامه باید همان ارز معامله باشد، اگر فروشنده ارز را عوض کرد نوسانات ارز بر عهده فروشنده می باشد.
بیمه نامه باید دست کم ۱۱۰% ارزش کالا را پوشش دهد به ۱۰% اضافه عدم النفع گفته می شود. عدم النفع بابات پوشش هزینه هاییست که در پیش فاکتور دیده نشده است.
بیمه نباید منبع استفاده(سود)قرار بگیرد. بیمه گر ذینفع بیمه نامه را به لحظه قبل از وقوع حادثه برمی گرداند یعنی سود نمی دهد زیان را جبران می کند.
در صورت عدم تعیین کلوز بیمه فروشنده با ارائه کلوز C تعهدات خود را انجام می دهد.
چگونه اقیانوس آبی خلق کنیم؟
اقیانوس آبی چیست؟قبل از پرداختن به عبارت «اقیانوس آبی» ابتدا باید سر از کار «اقیانوسها» دربیاوریم. البته کارمان چندان سخت نخواهد بود. چون منظور از اقیانوسها بازارهایی هستند که شرکتها برای ارائه محصولات یا خدمات خود از آنها استفاده میکنند.
وقتی یک بازار، بکر و پر از فرصت بازاریابی است، رنگ آن مثل تمام اقیانوسهای جهان، آبی است. اما وقتی پر از رقیب میشود، نبردی خونین میان رقبا شکل میگیرد. به همین دلیل، رنگ آن از آبی به سرخ، تغییر میکند. البته سرخی این آبها هم درجهبندی دارد.
بعضی از اقیانوسها به علت فرصتها، هزینهها و تلاشهای قربانی شده برای تصاحب آن، بسیار تیره رنگ هستند و برخی هنوز مایههایی از آبی در اعماقشان دیده میشود.
جالب این است که هر کسب و کاری میتواند اقیانوس آبی جدیدی را برای خودش دست و پا کرده یا حتی اقیانوسهای سرخ را دوباره آبی کند. نکتهای که باید قبل از هر چیزی به آن توجه کنیم این است که فرایند ساخت یا بازآفرینی اقیانوسهای آبی به زمان نیاز دارد.
بیشتر صنعتها در اقیانوسهای سرخ زندگی میکنند. در نتیجه، برای زنده ماندن به عنصر رقابت وابسته هستند. چون اگر کمی دستدست کنند، رقیبشان گوی سبقت را از آنها میرباید و به پیش میرود. اما برای زندگی در اقیانوسهای آبی، نیازی به رقابت نیست. چون همه در این اقیانوسها تازهوارد هستند و هیچ قانونی برای حرکت در آن تعیین نشده است.
با این وجود، هیچکس نمیتواند بگوید که اقیانوسهای سرخ، بخشهایی بیفایده و غیرضروری در صنعتهای مختلف هستند. در واقع، بار بخش بزرگ از پیشرفت صنعتهای مختلف به رقابتهایی که در اقیانوسهای سرخ انجام میشوند مدیون است. اما نیازی نیست که همیشه صنعتها در اقیانوس سرخ دست و پا بزنند. آنها میتوانند با خلق اقیانوسهای آبی، چهرهای متفاوت از صنعت خود را به نمایش بگذارند.
چگونه اقیانوس آبی خلق کنیم؟
«سیرک آفتاب» یکی از نمونههای عالی خلق اقیانوس آبی در قلب اقیانوسهای سرخ به شمار میرود. این سیرک نشان داد که اگر صنعت سیرک پابهپای پیشرفتها قدم بردارد، هنوز هم میتواند در بازار سرگرمی جای خود را محفوظ نگه دارد.
در اقیانوسهای آبی، شما نیازی به شکست دادن رقبای خود ندارید. در واقع، پیروزی در این اقیانوسها تنها زمانی به وجود میآید که شما دست از تلاش برای پیروزی در رقابتهای بیامان بردارید و روی کار خودتان تمرکز کنید.
اگر مدت زیادی است که در اقیانوس سرختان مشغول رقابت هستید، باید بسیار مراقب باشید. چون گاهی آمارهای رشد و سودهایی که به سمتتان سرازیر میشوند نه به علت موفقیت شما در عرصه رقابت بلکه به دلیل موقعیت خوب صنعتی است که در آن حضور دارید. به این ترتیب، اگر اوضاع صنعتتان تغییر کند و در سرازیری سقوط قرار بگیرد، شما هم به همراه آن سقوط خواهید کرد. اما اگر شرکتتان بدون توجه به موفقیت یا سقوط صنعت، به طور پیوسته به دنبال خلق اقیانوسهای آبی جدید باشد، عمری بسیار طولانی را سپری خواهد کرد.
معایب و ایرادهای اساسی فوتون ۱۸۴۴
۱- اطاق فوتون به دلیل سنگینی و برقی بودن و زیاد پایین آمدن اطاق نیاز به بستن با سیم بکسل بند جهت نگه داشتن اطاق از شاسی به زیر اطاق۲- بخاری در جای این نوع کامیون از دریچه های کولر و بخاری باد گرم را پرتاب می نماید که به دلیل گرمای زیاد بخاری بعد از گذشت یک/۱ سال از استفاده تمام شبکه های داخل بخاری ( پرتاب باد) به دلیل پلاستیکی بودن و نداشتن جنس مرغوب تماماً آب می شود وباید از زیر سمت شاگرد دریچه ای باز نموده که باد گرم مستقیماً از همانجا به داخل کابین هدایت شود.
۳- لاستیک های جلو را بعد از پیمایش ۵۰۰۰ کیلومتر حتماً هر دوی چرخ جلو را با لاستیک های زیر دیفرانسیل باید جابجا نمود و درصورت تعویض نکردن لاستیک های جلو از لبه شروع به سایش نموده و در حدود ۰۰۰/۳۰ کیلومتر کار می نماید و در صورت تعویض با دیفرانسیل همان لاستیک های جابجا شده در زیر اکسل بالای ۰۰۰/۷۰ کیلومتر کار میکند.
۴- به دلیل هزینه بالای ادبلو جهت کم کردن آلایندگی از همان ابتدا به ساکن از سیستم ادبلو استفاده نگردد و به دلیل نداشتن کیفیت باک های ادبلو از همین الان اکثراً ترک خورده اند.
۵- در سینه کشی ها و سر بالایی ها آمپر آب سریع بالا میرود و در سینه داشبورد کلید فن را بصورت دستی گذاشته اند که هرگاه آمپر از ۹۰ بالا رفت به مدت ۱۰ ثانیه کلید فن را روشن نموده و سپس مجدداً خاموش می نمایم نیاز به روشن نمودن یکسره فن نمی باشد.
۶- در سینه داشبورد کلیدی برای چراغ های یدک گذاشته اند که اگر چراغ ها ال ای دی بود حتماً کلید روی ال ای دی و اگر چراغ ها معمولی بود حالت کلید باید بروی معمولی باشد و اگر در حالت وسط باشد چراغ راهنما و ترمزها عمل نمی کند البته فقط به روی یدک عمل نمی کند ولی روی کشنده همه چیز کار می نماید.
۷- ریش کشنده دو/۲ جای پیچ باید به عقب کشیده شود تا هنگام قیچی نمودن یدک به اطاق وهواکش پشت اطاق گیر ننماید.
۸- آب بندی دریچه ی سانروف و شیشه جلوی کامیون بعد از گذشت مدتی دچار آبدهی میگردد.
۹- آب بندی چراغ های جلو که در اولین باران شروع به بخار نمودن می کند.
۱۰- سری جدید این نوع فوتون ها ایراد گیربکس برطرف شده است و دیگر مشکل خلاص کردن آنها برطرف شده است البته در مدل ۹۴ خلاص کردن شایع بوده است .
۱۱- آموزش کلیدها و طرز کار با صفحه نمایش دیجیتال نیز هنگام جذب راننده آموزش داده خواهد شد.